روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

422

مگذار که عشق ، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن   گلهای باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی‌ست که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن.
تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق.

چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟
عشق، تن به فراموشی نمی‌سپارد، مگر یک بار برای همیشه.
جام بلور، تنها یک بار می‌شکند.
می‌توان شکسته‌اش را، تکه‌هایش را، نگه داشت.
اما شکسته‌های جام ،آن تکه‌های تیز برنده، دیگر جام نیست.
احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه‌ها، جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند..


نادر ابراهیمی

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 09:14 ب.ظ

احسنت..
احسنت
درود بر نادر ابراهیمی عزیز
واقعا از خوندن این نوشته یه حسی شدم..یه جور تنبه..
خیلی قشنگ بود
از کتاب (یک عاشقانه آرام) انتخاب کردی؟؟ من این کتابو هنوز نخوندم، زهرا خونده بود مگفت عالیه.منم مخوام اگه عمری بود ایشالا تابستون بخونم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد