روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۲۵۹*

دوستت دارم... 

وقتی که دور از منی ولی به یاد منی

دوستت دارم... 

وقتی خواندن حرف هایم دل عاشقت را می لرزاند 

دوستت دارم...  

وقتی اشک های لرزانت به جای من صورت زیبایت را میبوسند 

 دوستت دارم...  

وقتی که شبهای تنهایی گم میشوی در رویای آغوشم 

دوستت دارم... 

حتی وقتی که در خلوت عاشقانه مان به خواب میروی و  

صدای دوستت دارم هایم را نمی شنوی...  

 

  

پ.ن : کاش میتونستم یه بار صورت ماهتو توی خواب ببوسم ...

نظرات 3 + ارسال نظر
مائده سه‌شنبه 28 آذر 1391 ساعت 06:40 ب.ظ

در صدا کردنِ نام ِ تو
یک «کجایی؟!» پنهان است
یک «کاش می بودی»!
یک «کاش باشی»!
یک «کاش نمی رفتی»!
...من نام ِ تو را
حذف به قرینه ی ِ این همه دلتنگی و پرسش
صدا میزنم..


بوسیدی که بلا!

مائده سه‌شنبه 28 آذر 1391 ساعت 06:40 ب.ظ

آخ چه عکسی..................

سمانه دوشنبه 4 دی 1391 ساعت 02:30 ب.ظ http://parastesh1.blogsky.com

وقتی صدا میکنم "تو " را...
این" جانمی" که میگویی جانم را میگیرد!.
نزن این حرف ها را،
دل من جنبه ندارد....
موقعی که نیستی دمار از روزگارم در می آورد!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد