بهار هم رنگ پاییز دارد!
وقتی تو کنارم نیستی ...
قطاری سوی خدا می رفت و همه ی مردم سوار شدند ...
اما وقتی به بهشت رسیدند همگی پیاده شدند
و فراموش کردند که مقصد خدا بود نه بهشت !...
دلم را نذر دیدارت کرده بودم
پرپر شد و نیامدی...
دست خالی و دل پر...
حکایت هر روز من و خدای من است...
چـه مـهـارتـی داری!بـرای بـی تـاب کـردن ایـن دل؟ افـسـون لازم نـیـسـت ... بـی خـبـری کـافـیـسـت . . . .