روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۵۱

میدانی 
 
دلتنگی
 
عین آتش زیر خاکستر است
 
گاهی فکر میکنی تمام شده
 
اما یک دفعه
 
...همه ات را آتش میزند...   
 

۵۰

هوا سرد است 

و من از عشق لبریزم 

چنان گرمم.. 

چنان با یاد تو در خویش سرگرمم 

که رفت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته ست ! 

هوا سرد است اما من 

به شور و شوق دلگرمم 

چه فرقی می کند فصل بهاران یا زمستان است ! 

تو را هر شب درون خواب می بینم 

تمام دسته های نرگس دیماه را در راه می چینم 

و وقتی از میان کوچه می ایی ... 

و وقتی قامتت را در زلال اشک می بینم ... 

به خود آرام می گویم :دوباره خواب می بینم ! 

دوباره وعده دیدارمان در خواب شب باشد 

بیا...من دسته های نرگس دیماه را در خواب می چینم !!

۴۹

وای باران باران  

شیشه پنجره را باران شست
 

از دل من اما 


چه کسی نقش تو را خواهد شست؟!...

۴۸*

گاهی به آسمون نگاه کن ! 

 ببین چقدر زیباست... 

 آبی دلنشین آسمون و سپید ابر دلنوازترین منظره دنیاست. 

 پس سرتو بالا بگیر 

 بذار روح خسته ت هوایی بخوره ! و نفسی تازه کنه... 

 اگه چشماتو ببندی می بینی به راحتی میشه از زمین جدا شد! 

 پرواز کردن اینقدر ها هم دست نیافتنی نیست وقتی پرنده خیال به راحتی تو دل آسمون اوج میگیره .

 میتونی پر بکشی و به هر جا که دلت خواست بری! 

 همون جاها که نمیشه زمینی رفت ! 

 پس گاهی به آسمون نگاه کن. 

 بگذار پرنده دلت پریدن رو تجربه کنه

۴۷*

یادته بهم می گفتی ساده حرف زدن رو دوست داری 

پس خیلی ساده بهت میگم:   

خیلی دوستت دارم    

دلم برات تنگ شده    

همیشه تو قلبمی ولی جات کنارم خیلی خالیه    

 و از این انتظار طولانی خسته شدم   

ببخش که دیگه ساده تر از این جمله ها بلد نیستم!    

 

ادامه مطلب ...