روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۲۱۴

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم
باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوشم 
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم
لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار تست من همه جور تو می‌کشم

 

۲۱۳*

پریشانی هایم را به نسیم گفتم توفان شد و بر خود پیچید

دلتنگی هایم را به ابر گفتم باران شد و بارید

دلشوره هایم را به دریا گفتم نا آرام شد و خروشید

چه سخت جان است این دل من !

با اینهمه بیقراری و درد هنوز زنده است..!

۲۱۲*

یه تیکه ابر کوچولو تو دل آسمون خیلی تنهاست.. 

یه برگ زرد جا مونده از پاییز رو درخت خشکیده خیلی تنهاست.. 

یه گل شقایق وسط کویر تبدار خیلی تنهاست.. 

یه پرنده زخمی جامونده از کوچ خیلی تنهاست.. 

ولی از همه اونا تنهاتر 

دل یه عاشقه که کسی از چشماش دردشو نمی فهمه.. 

امشب برای همه دلای تنها دعاکنید... 

۲۱۱*

 

 مولای من

امشب که از کوچه پس کوچه های شهر عبور میکنی

دل منتظرم را فراموش نکن

کوله بار مهربانی ات را لحظه ای زمین بگذار

پشت در این خانه محتاجی به انتظار کرمت نشسته است...

۲۱۰*

تعجب نکن!! 

از بس که باران اشک هایم باریده است.. 

                          چشمانم سبز شده ..!