روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۹۸

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟  
 
 
دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟   
  

تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان. عشق کن‌ 
 
ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ 
    
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود  

راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟   
   
 
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!      
 
در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟ 

۹۸

چرا می گویند « ها » علامت جمع است؟! 

«تن » را که با « ها » جمع کنی خودت می مانی و خودت !

۹۷

 

باران که می بارد ؛

دلم برایت تنگ تر می شود

من بغض می کنم

آسمان ، گریه .......

۹۶

بی تو، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه ی جانم، گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من، همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ی ماه فرو ریخته در آب

شاخه ها دست بر آورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آمد تو به من گفتی از این عشق حذر کن

لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب، آیینه ی عشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!

با تو گفتم حذر از عشق؟ ندانم

سفر از پیش تو، هرگز نتوانم

نتوانم!

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم!

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریست

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستم، نرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب های دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم...

 

۹۵*

خدایا خیلی دلم گرفته...